کد مطلب:29428 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:99

پس از نماز صبح












4500. بحار الأنوار - به نقل از الاختیار -:امیر مؤمنان، پس از دو ركعت نماز صبح، این دعا را می خواند:

«به نام خداوند بخشنده مهربان. بار خدایا! ای آن كه زبان صبح را با گویایی پرتو تابناك آن بیرون آورد، و پاره های تاریك شب را با توده های سیاه و سرگردانْ جاری ساخت، و ساخت فلك دوّار را در اندازه های آشكار و زیبا، استوار گردانید، و روشنایی خورشید را به نور گرمش پرتو افكن نمود!

ای آن كه به ذاتش بر ذاتش رهنماست، و از همجنس بودن با آفریده هایش منزّه است، و از سازگاری با كیفیّات [ آفریده هایش] برتر است!

ای آن كه به گمان ها و اندیشه ها نزدیك و از نگرش دیده به دور است و به هر چیزی پیش از بودن آن، آگاهی دارد!

ای آن كه در بستر آرامش و پناهش به خوابم بُرد و به آنچه كه از نیكویی ها و بخشش هایش به من داد، بیدارم ساخت و با قدرت و سلطنت خود، پنجه های بدی را از من باز داشت!

بار خدایا! بر آن كه در شب تار به سویت راهنمایی كرد، و از بین دستاویزهایت به ریسمان بلند آبرومند چنگ زد، آن پاكْ نژادی كه بر قلّه بلند پاكی حَسَب دارد، و در دوران نخست ( جاهلیت ) در لغزشگاه ها استوار مانْد و نیز بر خاندان نیكوكار برگزیده و نیكش درود فرست.

بار خدایا! درهای صبحگاهان را به كلیدهای رحمت و رستگاری بر ما بگشای.

بار خدایا! بهترین جامه های هدایت و خیر را بر من بپوشان، و به عظمتت در آبشخور جانم چشمه های فروتنی را جاری ساز.

بار خدایا! در برابر هیبتت، از گوشه های چشمم قطرات اشك را جاری گردان.

بار خدایا! به زمام قناعت، شتابِ نادانی مرا ادب كن.

خدای من! اگر با رحمتت خوش توفیقی برایم در آغاز حاصل نشده بود، چه كسی در راه واضح، مرا به سوی تو می آورْد؟ و اگر مدارایت مرا به دست امید و آرزو می سپُرد، چه كسی نادیده گیرنده لغزش هایم از پرتگاه هوای نفس می گشت؟ و اگر به هنگام مبارزه با نفس و شیطان، یاری ات از من بُریده می شد، بی یاور گذاشتن من از جانب تو، مرا به رنج و محرومیّت می كشاند.

خدای من! مرا می بینی كه جز از راه آرزوها به درگاهت نیامده ام و یا به رشته های ریسمانت چنگ می زنم. هنگامی كه گناهانم مرا از خانه وصال، دور سازند، هوا، چه زشت مَركبی است كه نفس من سوارش شده است! وای بر او از آنچه گمان ها و آرزوها برایش آراسته اند، و هلاك باد به خاطر جسارتش بر سرور و مولایش!

خدای من! درِ رحمتت را به دست امید كوبیدم، و از زیاده روی های هوایم، پناهجویان به سویت گریختم، و سرْ انگشتان دوستی ام را به رشته های ریسمانت آویختم.

پس - بار خدایا - از جرم هایی كه به خاطر لغزش و خطاهایم انجام داده ام، چشمپوشی كن و از در افتادن به وادی هلاكتْ نگاهم دار؛ چرا كه تو سرور، مولا، تكیه گاه و امیدم هستی و تو نهایتِ خواسته ها و آرزوهایم در دنیا و عُقبایی.

خدای من! چگونه بینوایی را كه گریزان از گناهان به تو پناه آورده، طرد می كنی؟ و چگونه هدایتجویی را كه كوشا قصد كویت كرده، نا امید می گردانی؟ و یا تشنه كامی را كه جویای آب به آبگیرهایت گام نهاده، باز می گردانی؟ هرگز! آبگیرهایت در خشك سالی ها، سختْ لبریزند، و درِ خانه ات برای خواستن و رفت و آمد، باز است، و تو نهایتِ مطلوب و كمال آرزوهایی.

خدای من! این، زمام نَفْسم است كه به رشته اراده ات گِرِه زده ام، و این، بار گناهم است كه به گذشت و رحمتت دورش می سازم، و اینها، هواهای گم راه كننده ام هستند كه به درگاه لطف و مهرت، وا می گذارمشان.

پس بار خدایا! نور هدایت را بر این صبحگاهانم، و به سلامتی در دین و دنیایم بتابان، و شبم را سپری برای نیرنگ دشمنانم، و نگهداری بر هلاكت جویی های نَفْسم قرار ده، كه تو بر هر چیزی كه بخواهی، توانمندی؛ به هر كس كه بخواهی، زمامداری می دهی، و از هر كس كه بخواهی، زمامداری را می ستانی؛ هر كس را بخواهی عزّت می بخشی، و هر كس را بخواهی، خوار می سازی؛ خیر در دست توست و بر هر چیزی توانمندی؛ شب را در روز، و روز را در شب فرو می بری، زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون می كنی، و به هر كس كه بخواهی، بی حساب، روزی می دهی.

بار خدایا! منزّهی و ستایشت می گویم. كیست كه بزرگی ات را بشناسد و از تو نهراسد؟ و كیست كه بداند تو كیستی و بزرگت نشمارد؟ به اراده ات، جدایی ها را اُلفت بخشیدی، و به قدرتت سپیده دم را شكافتی، و تاریكی های شب را به كَرَمت نورانی ساختی، و آب های شیرین و شور را، از درون صخره ها جاری گردانیدی، و از ابرها آبِ ریزان فرو فرستادی، و خورشید و ماه را چراغ نوربخش برای مردم قرار دادی، بی آن كه در آنچه آغاز كردی، خستگی و درماندگی احساس كنی.

ای آن كه در عزّت و بقا، تنها هستی و با مرگ و نابودی بندگانت، بر آنان چیره گشتی! بر محمّد و خاندان پرهیزگارش درود فرست، ندای مرا بشنو، و دعایم را پذیرا باش، و به فضل خود، آرزوها و امیدهایم را محقَّق ساز، ای بهترین كسی كه برای برطرف كردن بدْ حالی ها خوانده می شود، و برای هر آسانی و دشواری، به وی امید بسته شده است!

حاجتم را به درگاه تو آوردم. پس مرا از بهترینِ بخشش هایت نا امید برمگردان. ای كریم! ای كریم! ای كریم! قدرت و توانی جز برای خداوند علیّ و عظیم نیست».

آن گاه سجده می كرد و می گفت:

«خدای من! قلبم در پرده، جانم معیوب، خِرَدم شكست خورده، هوای نَفْسم پیروز، فرمانبرداری ام اندك، نافرمانی ام فراوان، و زبانم اقرار كننده به گناه است. چاره ام چیست، ای پوشاننده عیب ها و ای دانای غیب ها و ای برطرف كننده غم ها؟ به حرمت محمّد و خاندان محمّد، همه گناهانم را ببخش، ای بخشنده! ای بخشنده! ای بخشنده به [ حقّ ] رحمتت، ای مهربان ترینِ مهربانان![1].









    1. بحار الأنوار:19/339/87 و 11/243/94.